۱۳۹۴ مرداد ۹, جمعه

پندی از کارل پوپر



«...تاریخ بشر وجود ندارد. آنچه هست تاریخ های جنبه های گوناگون زندگی انسان به تعداد نامحدود و نامعین است. یکی از این ها تاریخ قدرت سیاسی است که به سطح تاریخ جهان ارتقا داده می شود. ولی این کار به عقیده ی من توهین به هر تصور نیک و پاکیزه از بشر است و هیچ مزیتی بر این ندارد که تاریخ اختلاس یا دزدی یا زهر دادن به دیگران را تاریخ بشر قلمداد کنیم. تاریخ قدرتمداری سیاسی چیزی نیست مگر تاریخ جنایات بین المللی و کشتارهای عام. (و البته باید تصدیق کرد، تاریخ کوشش های آدمی برای پایان دادن به این اعمال.) این است تاریخی که در مدارس تدریس می شود و در آن بعضی از بزرگ ترین جانیان به عنوان قهرمانان تاریخ مورد احترام و ستایش قرار می گیرند.»

جامعه ی باز و دشمنان آن، ترجمه ی عزت الله فولادوند، ص ۱۱۲۶.

این ها جملاتی است که کارل پوپر فیلسوف علم و از اندیشمندان مهم لیبرال سده ی بیستم در مهم ترین اثر مربوط به اندیشه ی سیاسی خود در حدود ۷۰ سال پیش بیان کرده است. او پس از تسلط وابستگان نازی بر کشور اتریش، به دلیل جو اختناق حاکم و همچنین پیشینه ی نژادی یهودی خود وادار به مهاجرت از این کشور شد و دوران جنگ جهانی دوم را در نیوزیلند سپری کرد که در همان اوان این کتاب را به رشته ی تحریر در آورد. آیا پس از هفتاد سال که از نگاشته شدن این جملات توسط کسی که خود و بستگانش بابت نژادپرستی هزینه داده اند می گذرد بهتر نیست نگاهی مسئولانه به محتوای تاریخی موجود در شبکه ی وب بیاندازیم؟ 

مجسمه ی نادرشاه_ مشهد
مجسمه ی تیمورلنگ_ازبکستان
 
مقبره ی خمینی_تهران



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر