چون در نوشتارها و تحلیل های تاریخی بیشتر
توجهات بر روی کودتای 28 مرداد 1332 می شود ، در این یادداشت کوتاه ، کوشش می شود
توجه خود را به وقایع نخستین کودتا علیه دولت قانونی مصدق که در ساعت یک بامداد
روز یکشنبه 25 مرداد رخ داد _ و به شکست انجامید _ متمرکز کنیم. برای دقت بیشتر
بحث را در سه محور و در قالب سه پرسش دنبال می کنیم:
[17]. همانجا ، ص 236
آ. سازمان های جاسوسی دولت های بریتانیا و
ایالات متحد چه نقشی در صدور فرمان برکناری مصدق ایفا نمودند؟
ب. آیا صدور «فرمان» برکناری دکتر مصدق و
برگماردن تیمسار زاهدی از سوی شاه ، عملی قانونی بود؟
پ. آیا وقایع واپسین ساعت روز 24 مرداد و نخستین
ساعات روز یکشنبه 25 مرداد کودتا بود؟
از آنجایی که در اینگونه نوشتارها احترام به
منزلت و شعور مخاطب ایجاب می کند که ادعاها و مطالب مطرح شده را صرفا از باب
اعتماد شخصی و پیشداروی های سیاسی و مکتبی نپذیرند ، کوشش می شود برای پاسخ به این
پرسش ها از حد بضاعت اسناد و خاطرات فراتر نرویم.
آ) درباره ی پرسش نخست یادآوری می شود که هرچند
مصدق در اثر یک خطای رییس وقت مجلس به نخست وزیری گماشته شد[1] و خود شاه نیز از
ابتدای کار علاقه ای به مصدق نداشت اما بر اساس اسناد ، شاه همواره از هرگونه
اقدام علنی برای برکناری مصدق وحشت داشت و در نهایت زمانی به صدور فرمان رضایت داد
که با تهدید مستقیم نمایندگان سازمان های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس مبنی بر عدم
حمایت از دودمان پهلوی مواجه شد. همچنین اسناد حاکی از آن هستند که گزینش زاهدی به
سمت نخست وزیری به توصیه ی مامورین امریکا و بریتانیا بوده است و شاه مشارکتی در
این موضوع نداشته است.
با توجه به اسناد منتشر شده از سوی سازمان
اطلاعات مرکزی امریکا (C.I.A) و همچنین کتاب "ضدکودتا"
نوشته ی کرمیت روزولت ، در جلسات روز 13/23 مه/اردیبهشت 1953/1332 تا روز سی ام
همان ماه که در نیکوزیای قبرس تشکیل شدند ، پیش نویس طرح عملیات پیشنهادی برای
برکناری مصدق و انتصاب زاهدی به نخست وزیری تهیه و در روز 1 ژوئیه توسط
"دونالد ویلبر" برای تایید مقامات بالاتر برده شد.[2] همچنین سازمان های
اطلاعاتی و وزارت خانه های خارجه ی آمریکا و بریتانیا در تاریخ 19 ژوئیه 1953/1332
دو مورد نقشه ی نهایی عملیات به توافق رسیدند.این مذاکرات در شهر بیروت انجام گرفت.[3]
متن این طرح را در ضمیمه ی "ای" اسناد
منتشر شده از سوی سازمان سیا می یابیم. در رابطه با به دست آوردن همکاری شاه در طرح
کودتا و همچنین گزینش زاهدی به جای آن [4]:
«2. مرحله ی دوم:مامور ویژه ی ایالات متحد با شاه
ملاقات خواهد کرد و موارد زیر را ارائه می دهد:
a.
...
4. تا زمانی که مصدق بر مصدر کار است
کمکی به ایران از جانب امریکا پرداخت نخواهد شد.
5. مصدق باید برود.
6. کمک های مالی
امریکا و بریتانیا به دولت جانشین آینده ی مصدق ارائه خواهد شد.
...
b.درخواست ها از شاه:
1. شما باید رهبری برکناری مصدق را بر
عهده بگیرید.
2. در غیر این صورت
مسئول نابودی کشور هستید.
3. در غیر این صورت
...
6. نقشه برای انجام
عملیات به وسیله ی زاهدی با شما درمیان گذاشته خواهد شد.»
تلاش برای متقاعد کردن شاه به شرکت در توطئه ، منحصر
به اقدامات اینچنینی نمی شود. "اشرف پهلوی" خواهر دوقلوی شاه نیز که به
درخواست مصدق برای جلوگیری از اخلال وی در امور دولت در آن شرایط حساس از کشور
خارج شده بود و در اروپا به سر می برد ، پس از ملاقات با ژنرال "نرمن شوارتسکف"
و پذیرفتن مسئولیت انتقال پیام دولت آمریکا به شاه مبنی بر پشتیبانی از او ، با
تمهیداتی به صورت مخفیانه به ایران بازمی گردد.[5]
خود شاه در کتاب "ماموریت برای وطنم"
که سال ها پیش از سقوط او نوشته شده بود ، چندان اشاره ای به نقش سیا و
کرمیت روزولت نمی کند. اما همو در کتاب "پاسخ به تاریخ"که این
بار پس از سقوط و به زبان فرانسوی نگاشته است می نویسد[6]:
« در مرداد 1332 پس از
حصول اطمینان از پشتیبانی ایالات متحد آمریکا و انگلیس که سرانجام
سیاست مشترکی را آغاز کرده بودند و پس از بررسی
اوضاع با کرمیت روزولت نماینده ی سازمان مرکزی اطلاعات ایالات متحد
بر آن شدم که برای یافتن راه حلی وارد عمل شوم»
شاه در ادامه به صرف هزینه ی شصت هزار دلاری از
سوی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا اذعان می کند و می کوشد با معطوف کردن تمام
توجهات به مبلغ اندک آن ، اهمیت این کمک ها را که فراتر از پرداخت وجوه است ؛ ناچیز جلوه دهد.[7]
یکی دیگر از برنامه های جالب توجه تصویب شده در
جلسات اردیبهشت و خرداد ماه سال 32 ، «پروپاگاندای خاکستری» و استفاده از رهبران مذهبی علیه دولت
مصدق است. همچنین در این راستا قرار شد کاریکاتورهایی از مصدق در جراید منتشر
شود.[8]
با توجه به اسناد و خاطرات منتشر شده ی بسیار که
تنها چند نمونه ی آن برای نمونه در بالا آورده شد می توان اینگونه استنباط کرد که:
یکم با توجه به تاریخ برنامه ریزی ها و تصویب آن
در اردیبهشت و خرداد ماه سال 1953/1332 و برگزاری همه پرسی انحلال مجلس توسط مصدق
در مرداد ماه آن سال ، می توان گفت طرح برکناری دکتر مصدق و جایگزینی تیمسار زاهدی
به جای آن ارتباطی به همه پرسی انحلال مجلس توسط مصدق نداشت و آن همه پرسی صرفا یک
بهانه به دست دولتین آمریکا و انگلیس داد که سقوط مصدق را مشروع جلوه دهند.
دوم اینکه رد درخواست وام دولت ایران از سوی
"دوایت آیزنهاور" رییس جمهور وقت ، بر خلاف آنچه به صورت رسمی در آن زمان اعلام می
شد به دلیل شکست مذاکرات و عدم توافق ایران با شرکت نفت نبود ، چه با توجه به
اسناد در می یابیم که سیاست فشار مالی بر روی دولت و وعده های کمک مالی به دولت
بعدی پیش از آن اتخاذ شده بود.
سوم اینکه شاه نقش چندانی در انتخاب زاهدی به
نخست وزیری نداشت. رویدادهای پس از کودتای 28 مرداد و اختلافات شاه و زاهدی که به
برکناری و سپس تبعید محترمانه ی او از ایران (در پوشش سفارت) منجر شد موید این امر
است.
ب) اما درباره ی مطابقت فرمان برکناری مصدق توسط
شاه و گماشتن زاهدی به جای او ، با قانون اساسی مشروطه ، منتقدان مصدق اظهار می
کنند که در نبود مجلس که اصطلاحا «دوران فترت» خوانده می شود شاه از حق عزل و نصب
وزرا برخوردار بود. در نتیجه از لحاظ قانونی ایستادگی مصدق در برابر فرمان تمرد
محسوب می شد.منتقدان در این زمینه به جمله ای از خود مصدق در این باب پس از حادثه
ی ترور هژیر هم استناد می کنند.
در پاسخ گذشته از موارد ذکر شده در بند
"آ" که نشان می دهد انحلال مجلس صرفا یک بهانه بود ، بایستی گفت که
1. زاهدی در روز 11 مرداد به صورت پنهانی در
دفتر کار شاه حاضر گردید و شاه مذاکراتی را در باب زمان ابلاغ حکم با وی انجام
داد.[9] دستخط فرمان در روز پنجشنبه 22 مرداد/13 اوت در کلاردشت امضا شد.[10] این
درحالی است که در روز شنبه 24 مرداد ساعت پنج بعدالظهر مصدق با "ابوالقاسم
امینی" کفیل وزیر دربار ملاقات داشته و او خبری از فرمان عزل به مصدق نداده
است.[11]و به جای آن در ساعت 1 بامداد 25 مرداد فرمان به ترتیبی که در ادامه خواهد امد به دست مصدق رسید. اما
انحلال مجلس در روز 25 مرداد زمانی اعلان شد که شاه به بغداد گریخته بود و امکان
توشیح آن وجود نداشت. در حالی که پیش از آن مصدق درخواست رسمیت یافتن انحلال مجلس
و صدور فرمان برگزاری برگزاری انتخابات مجلس هژدهم را از شاه خواسته بود که توجهی به
آن نشد.
بنابراین نمی توان آن دوران را دوران فترت
نامید.
2. حتی در اینکه در دوران فترت شاه حق عزل نخست
وزیر را داشته باشد تردیدهای جدی وجود دارد. پس از جنگ نخست جهانی که تا دوران
کابینه ی قوام السلطنه در سال 1300 مجلس وجود نداشت و کشور به شدت زیر نفوذ مستقیم
بریتانیا بود ، نخست وزیران در اصل با اشاره ی سفیر انگلیس در تهران استعفا می
دادند(و نه برکنار) و احمدشاه فرد دیگری را به نخست وزیری منصوب می
کرد.
در نتیجه صدور دستخط توسط شاه علاوه بر آنکه با
اشاره ی بیگانه انجام شده بود عملی غیرقانونی به حساب می آمد و واکنش مصدق در
برابر آن صحیح بود.
پ) در باب کودتا بودن حرکت علاوه بر اینکه حتی در
برخی اسناد آمریکا نیز از لفظ ”coup”برای توصیف عملیات برکناری مصدق استفاده شده
است.[12] باید دید که فرمان به چه صورت به نخست وزیر ابلاغ شد؟
در ساعت یازده شب و نیم روز 24 مرداد ، سه گروه
گارد سلطنتی از مقر خود واقع در باغشاه خارج می شوند. در ساعت یک و سی دقیقه ی
بامداد 25 مرداد ، یک دسته به فرماندهی سرهنگ نصیری حامل دستخط با چهار کامیون
حامل نظامیان مسلح دو جیپ ارتش و یک زره پوش آن هم در شرایطی که حکومت نظامی
برقرار است و عبور مرور ممنوع می باشد به خانه ی دکتر مصدق واقع درخیابان کاخ یورش
می برند[13] که در آنجا با نیروی به مراتب بزرگتری مواجه می شود. طبیعی است که پس
از مواجهه با نیروی بزرگ تر و نبودن شانس موفقیت نصیری بکوشد عمل خود را عادی و
بدون خشونت جلوه دهد.
همچنین دو گروه دیگر پیش از حمله به خانه ی مصدق
، یکی به خانه ی وزیرخارجه ، وزیر راه و یکی از نمایندگان مجلس حمله و آنان را
بازداشت کرده و به سعدآباد منتقل می کنند. به خانه ی ریاحی رییس ستاد ارتش نیز
یورش می برند که چون در خانه نبود موفق به بازداشت او نمی شوند.دسته ی سوم نیز سیم
های تلفن ستاد ارتش و بازار را قطع و آنجا را اشغال می کنند.[14]
اما بلافاصله پس از شکست عملیات (در نتیجه ی لو
رفتن آن توسط تلفن فرد ناشناسی به خانه ی مصدق در ساعت 7 بعدالظهر 24 مرداد) شاه
از کلاردشت به رامسر پرواز و از آنجا به بغداد و سپس رم در ایتالیا می گریزد. شاه
خود در کتاب پاسخ به تاریخ ادعا می کند که خروج او از کشور صرفا به سبب دادن «حق
انتخاب» به مردم و «جلوگیری از خونریزی» بود.[15] اما با توجه به خاطرات ثریا
اسفندیاری یعنی نزدیک ترین فرد به شاه در آن مقطع می توان شدت عجله و ترس شاه از
شکست عملیات را دریافت. ثریا می نویسد[16]:
«16 اوت ساعت 4 صبح شاه از خوابی که داشت به
سراغم می آمد بیدارم کرد و در حالی که شانه هایم را تکان می دهد می گوید : ثریا
نصیری را هواخواهان مصدق توقیف کرده اند باید هرچه زودتر از اینجا بگریزیم. سپس با
عجله ی آمیخته با اضطراب می افزاید : زاهدی در انتظار 15 اوت بود تا پاسی از نیم شب
گذشته فرمان نخست وزیری خود و دستور عزل مصدق را اعلام کند. یک موقعیت گرانبها از
دست رفت و حالا مصدق از آن به سود خود استفاده خواهد کرد.»
ثریا در ادامه ی شرح ماجرا می افزاید که شاه که
تقریبا امیدش را برای بازگشت به سلطنت از دست داده بود در رم به فکر خریدن ملک در
آمریکا برای ادامه ی زندگی افتاده بود.[17]
با توجه به مطالب بالا می توان چنین نتیجه گرفت
که وقایع 25 مرداد 1332 نه تنها کودتایی بود که توسط دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و
بریتانیا طراحی شده بود و شاه در آن تنها نقش مترسکی ترسو و بی عمل را بازی می کرد
بلکه غیرقانونی نیز بود و حکومتی که پس از کودتای اینبار موفق 28 مرداد به مدت 25
سال بر مصدر قدرت بود مشروعیت ملی و دمکراتیک و قانونی نداشت.
در پایان آیا کودتاچیان سال 88 که در همان
انتخابات نیم بند سال 88 خود در برابر رای ملت ایستادگی کردند و با افتخار در
جلسات خصوصی خود آن را شرح می دهند ، نمی خواهند از سرنوشت اسلاف دیکتاتور خود
عبرت بگیرند؟
....................................................................................
پانویس ها:
[1]. آبراهامیان ، یرواند ، کودتا و... ،
نخست وزیری مصدق. گزارش سفارت انگلیس نشان می دهد که شاه امیدوار بود مجلس سنا که
نیمی از نمایندگان آن انتصابی بودند به نخست وزیری مصدق رای ندهد. در همان زمان
شاه با سیدضیا وارد مذاکره شده بود.
[2] .
II.DRAETING THE PLAN , P:5
[3]. SUMMARY , P:V
[4]. APPENIX A , Initial Operational Plan for TPAJAX
, 1 june 1953 , B
[5]. بنگرید به : من و
برادرم(خاطرات اشرف پهلوی) ، اشرف پهلوی ، صص 244 تا 254 ، چاپ دوم بهار 1376
، نشر علمی.
[6]. پاسخ به تاریخ ،
محمدرضا پهلوی ، سرتیپ
ریاحی از مصدق تا بازرگان.
[7]. همانجا.
[8]. II.DRAETING THE
PLAN , P:9
[9]. کاخ تنهایی ، ثریا اسفندیاری
بختیاری. با همکاری لویی والانتن ، ص 216 ، نشر البرز تهران 1371
[10].
Doc 3a (3) - CIA - Battle for Iran - Appendixes - 2013 release , c-10
[11]. مصدق در محکمه ، به کوشش جلیل
بزرگمهر ، جلد یکم ، ص132.
[12].
appendix A
, P:4 , D : به عنوان مثال
یا موردی دیگر: Doc 3a (3) - CIA - Battle for Iran - Appendixes -
2013 release , P:26
[13]. بزرگمهر ، ص 106
[14]. همانجا ، ص 91
[15]. پاسخ به تاریخ ، همانجا
[16]. کاخ تنهایی ، ص 221
[17]. همانجا ، ص 236
۲۸ مرداد و بازگشت شاه به قدرت کودتا نبود، بلکه ضدّ کودتا بود. این مصدق بود که با منحل کردن مجلس و سرپیچی از فرمان عزل خود کودتا کرده بود و در روز ۲۶ مرداد هم به وسیله حسین فاطمی اعلام حکومت جمهوری کرده بود.
پاسخحذفهم میهن ممنون از کامنتتان:
حذفاما
اول اینکه صحبت این پست درباره ی 25 مرداد بود البته 28 مرداد هم به اعتقاد من کودتا بود اما کودتای اصلی در 25 مرداد رخ داد.
دوم اینکه در مورد منحل کردن مجلس و سرپیچی از فرمان عزل در همین نوشته مفصل توضیح دادم.
سوم در مورد شهید فاطمی خود مصدق با بعضی افراطی گری های او موافق نبود.اما آن برخوردی که در 25 مرداد با او شد را با هر کس دیگری می کردند عصبانی می شد.