یک دادگاه تجدیدنظر در آمریکا همانند «شرخر»ها حکم زورگیری ۱.۷۵ میلیارد دلار از دارایی های بانک مرکزی ایران در «سیتی بانک» را صادر کرد. انفجار سال ۱۹۸۳ در پایگاه نیروی دریایی آمریکا در بیروت ۲۴۱ سرباز
آمریکایی را به کام مرگ کشاند. آمریکا حزب الله لبنان را که از سوی ایران پشتیبانی می شود مسئول این انفجارمی داند.
بدیهی است که هر وجدان بیداری و هر عقل با منطقی اینگونه حملات کور و بمب گذاری ها را محکوم می کند و باز هم بدیهی است که همین وجدان و همین عقل حکم به برابری ذاتی انسان ها می دهد. مردم ایران و مردم باقی کشورهای جهان سوم هم همانند شهروندان کشورهای توسعه یافته ای چون آمریکا حق تامین امنیت جانی و مالی و زندگی در کشوری دموکراتیک دارند که دولت آن منتخب مردم باشد و خود را در برابر معیارهای حقوق بشری پاسخگو بداند.
اندیشمندان و فیلسوفان باخترزمین در طی سده های پس از عصر روشنگری با مطرح کردن مفاهیم متعالی مثل حقوق بشر و برابری ذاتی انسان ها و حقوق طبیعی او , خدمات شایانی به بشریت کردند. اما با کمال تاسف این روی درخشان سکه تمدن غرب تا حدودی تحت الشعاع روی دیگر آن که همانا شرارت های شماری از کارگزاران و سیاست گزاران آنان است قرار گرفت. اثرات زیانبار این سیاست ها بر زندگی و سرنوشت میلیاردها انسان و نسل های بعدی آنان تنها محدود به زیان های مستقیم نمی شود. حکومت های خودکامه که امروزه به حداقل توجیه هایی برای مشروعیت نداشته ی خود نیاز دارند این رفتارهای دوگانه را بهانه ای مطلوب برای نفی تمام و کمال دست آوردهای تمدن غرب و حقوق شهروندان خود می یابند. کاری که امروز توسط جمهوری اسلامی در ایران انجام می شود و بخشی جدایی ناپذیر از پروپاگاندای آنان شده است.
در طول این چند سده برخی از سیاستمداران و جاه طلبان غربی با سواستفاده از مفاهیم متعالی حقوق بشری و کاربست معیارهای دوگانه به دلیل تراشی برای این رفتارهای ضدبشری و تمامیت خواهانه ی خود در کشورهای ضعیف تر و جهان سومی می پرداختند. زمانی اساسا «انسان نبودن» یا «کمتر انسان بودن» سیاه پوستان سرخپوستان را بهانه ای برای برده داری قرار می دادند. زمانی با «وحشی» خطاب کردن ملت های دیگر امتیازات ویژه ای را برای شهروندان خود در خاک کشور میزبان قائل می شدند که برخی از آنان نه برای فعالیت های مفید مثل بازرگانی یا فعالیت های پژوهشی که صرفا برای تبلیغات مسیحیت و دزدی به این کشورها پا می گذاشتند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز نهضت های ضداستعماری در کشورهای تحت سلطه برخی از این سیاستمداران به ویژه طیف محافظه کار آن ها این بار با بهانه های نوین «دفاع از جهان آزاد» و «جلوگیری از گسترش کمونیسم» به سرکوب و سرنگونی دولت های ملی و دموکراتیک برخواسته از اراده ی این ملت ها و جایگزینی این دولت ها با حاکمان فاسد و خودکامه پرداختند. نمونه هایی از این سیاست را می توان در کودتای اوت 1953 در ایران , کودتای 31 مارس 1964 در برزیل , کودتای 11 سپتامبر 1973 در شیلی و اقدامات فرانسه و آمریکا و انگلیس در ویتنام که منجر به آن جنگ خانمانسوز شد و ده ها عمل مشابه دیگر اشاره کرد. در طول جنگ سرد سیاستمداران آمریکا بیشتر به رعایت حقوق بشر در کشورهای کمونیستی علاقه نشان می دادند و نه تنها نقض گسترده و گاهی وحشتناک حقوق بشر در کشورهای غیرکمونیستی و «متحد» آنان مانند ایران برای بیشتر آنان(البته نه همه ی آنان) اهمیت چندانی نداشت بلکه انواع پشتیبانی های مالی نظامی اطلاعاتی و امنیتی را به این دولت های خودکامه ارائه می دادند.
امروز در عین حال که سیاست های افراطی و تمامیت خواهانه ی حکومت های برآمده از انقلاب خشماگین ملت ها در کشورهای جهان سوم را محکوم می کنیم , در عین حال که خواهان نگاه به آینده ای روشن و تعامل برابر و انسانی با غرب هستیم در عین حال که سواستفاده ی حکومت های تمامیت خواه از این سابقه ی تاریخی را محکوم می کنیم اما این را هم باید به مقامات آمریکا و اروپا یادآور شد که آنان هم مسئولیت بخشی مهمی از این تندروی های امروز در قالب ناسیونالیسم در کشورهای شرق آسیا و اسلام گرایی در خاورمیانه را که گاهی دامنگیر خودشان هم می شود را بر عهده دارند.
برای مثال اگر قرار بر پرداخت غرامت این بمبگذاری یا غرامت اشغال سفارت آمریکا در تهران باشد آیا آمریکا هم توان پرداخت غرامت کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت ملی مصدق و سپس بیست و پنج سال نادیده گرفتن و حتی تایید تلویحی سرکوب ها و خفقان های اعمال شده توسط رژیم شاه را که ماحصل آن حکومت فعلی ایران است دارد؟
mohsenmq
پاسخحذفیک حرف با مزه هم زده بودید که حیفم آمد جوابش را ندهم. گفتید فلسفه ی فاشیسم را باید با منطق متقن به لجن کشید و مشت خالی اش را باز کرد همانگونه که در زیر این پست کشیده شد و البته این کافی نیست. اولا اینکه حرف شما منطق است ادعای شماست. به قول معروف کسی نمیگه ماستم ترشه! یا به قول معروف به روباه میگن شاهدت کیه میگه ... یعنی جز تایید خودتان توسط خودتان حرف دیگری هم دارید؟
در ضمن مشت خالی من پیش چه کسی باز میشه؟ پیش کسانی که از پیش موافق شما بوده اند؟ آنها که موافق شما بوده اند؟ پیش کسانی که فریب مغالطه های شما را می خورند؟ جناب! اگر منظور شما از باز شدن مشت محکوم شدن من پیش عده ای است که از قبل موافق شما بودند یا اهل تعقل منطقی نیستند همان بهتر که بشود.
ولی خیلی بامزه بود! به قول معروف خود گویید و خود خندید عجب مردم هنرمندید!!!!
این نظر شما در این پست چه ارتباطی به آن بحث در بالاترین دارد؟!شما که فرموده بودید جواب من را نمی خواهید بدهید چون من در ناحق خودم غرق شدم یا در جهل مرکب هستم و برای بحث التماس می کنم... ؟!
حذفمن به هیچ عنوان قصد ناراحت کردن شما را نداشته و ندارم. اما شما از امری دفاع می کنید که توهین به شخصیت و انسانیت من است.