۱۳۹۴ دی ۱۱, جمعه

چرا کریسمس را تبریک می گویید اما عید فطر را نه؟

سال نو را به هم میهنان ارمنی و آشوری شادباش می گوییم.
روزهای کریسمس بازار پیام های تبریک در شبکه های اجتماعی و رسانه های ماهواره ای داغ می شود. در شهرهای بزرگ بعضی خانواده های طبقه ی متوسط به بالا و همچنین بعضی مغازه دارها در خانه و ویترین مغازه شان درخت کریسمس می گذارند. همین اقبال عمومی تا اندازه ای بیشتر در مورد شب یلدا و روز عشاق هم دیده می شود. اما اگر از افراد مسن تر بپرسیم متوجه خواهیم شد که این اقبال همیشگی نبوده است. تا حدود دو دهه گذشته یا خبری از گرامیداشت مناسبت هایی مانند شب یلدا، کریسمس (مگر در میان ارمنی ها و آشوری ها) و چهارشنبه سوری نبود، یا اگر هم بود گستردگی امروز را نداشتند. برای این دگرگونی ها معمولا تبیین هایی مانند سکولاریزه شدن جامعه، جهانی شدن و جبران کمبود شادی را برمی شمارند. حتی بعضی تبیین های سیاسی مانند مقاومت در برابر ایدئولوژی رسمی در قالب اینگونه مراسم هم عنوان می شوند. در اینجا اما هدف ما پرداختن به این جنبه از پدیده و ریشه یابی آن نیست. هدف ما انتقاد از تناقض در کردار و اندیشه ی قشری از جامعه هست که عمدتا در میان طبقات متوسط به بالا، جوان و بعضا مقیم خارج از کشور قرار دارند. بر طبل میهن پرستی می کوبند اما عاشورا و عید فطر را که اکثریت هم میهنانشان از قشرهای مختلف گرامی می دارند نادیده گرفته یا تحقیر می کنند. می گوییم میهن پرستی اینان دقیقا به ضد خودش بدل می شود و این سرنوشت جزم گرایان اعم از دینی یا نژادی است. میهن برای اینان مردمانش نیستند، مردم خشت و گلی هستند برای ساخت بنای موهومی که نقشه اش را در ذهنشان کشیده اند، آن هم بر پایه ی مشتی اطلاعات مغشوش و نادرست که از این وبلاگ و آن پست فیسبوکی گرد آورده اند. استدلال هایشان که در فضای مجازی یا نشست و برخاست های دوستانه و خانوادگی مطرح می شوند مغالطات مضحکی هستند که با آن چهره ی کریه نژادپرستی خود از یک سو و خودباختگی از سوی دیگر را بپوشانند. می گویند این مراسم «مال عرباست و به ما ربطی نداره». نخست ای نژادپرستان! اگر تنها «مال عرباست» چرا بیشتر ایرانیان سده هاست که آن ها را گرامی می دارند؟ و مگر چه ایرادی دارد که سرچشمه ی چیزی از میان عرب ها باشد؟ دوم ای از خودباختگان! مگر کریسمس و روز عشاق «مال آریاییاست»؟! سوم از کجا می دانید همین مناسبت هایی که ایرانی می دانیدشان حتما سرچشمه اش از همین سرزمین باشد و طی هزاره ها در اثر تبادل فرهنگی به ایران وارد نشده و لباس پارسی نپوشیده باشند؟ استدلال دیگرشان این است که این مناسبت ها خرافی است. نمی خواهیم وارد این موضوع شویم که خود میهن پرستی به ویژه از گونه ی جهان سومی اش و به ویژه از گونه ی خاورمیانه ای اش چقدر خرافی و بیهوده است و نمی خواهیم به این بپردازیم که این «خردگرایان» ما در تمام زندگی شان چند برگ فلسفه و اندیشه غرب را خوانده اند. تنها می پرسیم مگر آنان که در چهارشنبه سوری از روی آتش می پرند واقعا معتقدند که گرما و سرخی آتش از آنان در برابر پلیدی پاسداری می کند؟ مگر بیشتر ایرانیان که در نوروز سفره ی هفت سین می آرایند وجود چیزی به نام «هفت امشاسپندان» را می پذیرند؟ مگر در شب یلدا از آن جهت بیدار می مانند که معتقدند روان های درگذشتگان برای دیدار آنان می آیند؟ پاسخ این است که خیر تمام این پنداره ها متعلق به انسان پیشامدرن بوده است. اما نیاز به تسکین روان آدمی، نیاز به با هم بودن و احساس تعلق به گروه نیازهایی نیستند که با مدرنیته از بین رفته باشند. برعکس انسان مدرن بیشتر از پیش احساس تنهایی می کند و فردگرایی رواج یافته در جامعه ی مدرن هرچند که مزایایی داشته اما انسان می کوشد که عوارض آن را با ترفندهایی به کمینه برساند. اگر پنداره های نژادگرایانه و دین ستیزانه ی غیرعقلانی حقیقت را از دیدگانمان پنهان نکرده باشد، می توان در مناسکی مانند محرم چنین توانایی را برای پوشش این نیاز آدمی یافت. پرسش این است که اگر می توان به مسیح و مسیحیت معتقد نبود اما کریسمس را به عنوان مراسمی زیبا و شادی آور پاس داشت، اگر می توان زردشتی نبود اما شب یلدا را برگزار کرد، چرا نتوان مسلمان و شیعه نبود اما محرم را لباسی عرفی تر و امروزی تر پوشاند و آن را به عنوان محفلی برای تسکین و یادآوری رنج های بشر امروز گرامی داشت؟ 

۵ نظر:

  1. عزیزم خود مردم استقبال نمی کنند.ربطی به روشنفکران و خارج کشور نشینان ندارد.نمی توان چیزی را به زور به مردم حقنه کرد!جشن مهرگان و ابانگان وتیرگان را هم مردم برگزار نمی کنند،پس بگوییم ای عرب پرستان!چرا نیمه شعبان جشن می گیرید ولی مهرگان و تیرگان نمی گیرید؟!در ضمن چهارشنبه سوری و شب یلدا از قبل بوده و مال حالا نیست و همیشه جشن گرفته می شده.چرا مزخرف می گی برادر من!

    پاسخحذف
  2. دوست گرامی! از قدیم گفته اند: یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران. این جمله از شماست:
    «بر پایه ی مشتی اطلاعات مغشوش و نادرست که از این وبلاگ و آن پست فیسبوکی گرد آورده اند»
    پرسش من از شما اینست که شما -که خود را جهان وطن نیز می دانید- اطلاعات خود را درباره ی کریسمس، اعیاد مختلف و مخصوصاً تاریخ جهان باستان از کجا می آورید که اینگونه به تاریخ ایران باستانی و پادشاهانش می تازید و از اعیاد و مراسم عربی دفاع می کنید؟
    پاسخ ساده است: منابع شما نیز محدود و بعضاً مغشوش است و من فکر نمی کنم حتی همان زبان جهانی (انگلیسی) را به درستی بدانید، چه برسد به زبان های باستانی (یونانی و یا لاتین) که تقریباً همه ی تاریخ مکتوب ایران باستان را بزرگان یونانی و لاتین نوشته اند. بنابراین منابعی که شما در وبلاگتان می دهید اغلب دست سوم هستند و ارزش تحقیق شما به شدت پایین می آید.
    (و من می پندارم که آشنایی شما با فلاسفه و تاریخ جهان در حالت کلی از طریق ترجمه های داخلی صورت می گیرد.)
    توصیه ی من به شما این است که ابتدا روش تحقیقتان را درست کنید و سپس درباره ی همه چیز و همه کس نظر بدهید، اینگونه دیگر وبلاگتان همچون آشی شلمشوربا نمی شود.

    پاسخحذف
  3. كريسمس با سال نو ميلادى فرق دارد. اولى ريشه مذهبى دارد و من هم موافقم كه آنرا نبايد اهميت داد همانطور كه خيلى از هم وطنان ارامنه ما نسبت به آن بى اهميتند، اما سال نو ربطى به دين ندارد و اشكالى در بزرگداشت آن نميبينم. محرم ، عاشورا و تاسوعا همگى مراسم بزرگداشت انسانهايى هستند كه به خاك ما تجاوز كردند و خواهران و مادران مارا در گذشته مورد تجاوز و بى رحمى قرار دادند، از اينرو گراميداشت اين روزهاى مذهبى يعنى تاييد رفتار اينان با اجداد ما. اين است كه مردود است.

    پاسخحذف
  4. تا جون از تو کونت در بیاد مردک کس خل جقی

    پاسخحذف